کشوی کابینت
از اونجایی که آقا کیان به کشوها و درهای کابینت علاق زیادی داره یکی از کارهای روزانش اینه که کشوی آخری رو هر روز بریزه بیرون اوایل که تازه یاد گرفته بود ، اینقدر کشو رو میکشید بیرون که پاهاش زیر کشو گیر میگرفت و گریه میکرد ولی الان کنترل بیشتری پیدا کرده حتی تو این چند روز تونسته چند بار در کابینت و باز کنه ...
نویسنده :
مامان کیان
15:51
سینی
پسرم اینقدر ناز و کوچولویی که توی سینی هم جا میشی ...
نویسنده :
مامان کیان
15:36
ایستادن 2
آقا کیان دیگه میتونه بدون کمک و مراقبت خودش بایسته ...
نویسنده :
مامان کیان
15:30
کیان رضا موقع بازی
ماشینک بازی خونه مامان جون زهرا
اولین باری که پسرم روی پای خودش ایستاد
بلال خوری
اینم از بلال خوردن آقا کیان واسه اولین بار ...
نویسنده :
مامان کیان
13:39
کیان و ملاقه
کیان عزیزم وقتی 8 ماه و نیم بودی عمه طاهره تو رو برد توی آشپزخونه مامان جون زهرا و نشوندت روی کابینت فدای قد و بالای کوچیکت بشم ...
نویسنده :
مامان کیان
13:14