، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 16 روز سن داره

زندگی مامان و بابا

کرم پودر

1394/1/18 19:13
نویسنده : مامان کیان
147 بازدید
اشتراک گذاری

امروز داشتم جلوی آینه با خیال راحت آرایش میکردم که متوجه شدم بطور مشکوکی کیان رضا ساکته .با نگرانی سرمو به اطراف گردوندم که ببینم کجاست

چشمتون روز بد نبینه .

نمیدونم کی شیشه کرم پودر رو برداشته بود نمیدونم و چطور به سرعت درشو باز کرده بود که نصف کرم پودر رو روی سرش مالیده بود و کمی روی فرش ریخته بود و داشت کمی کرم پودر روی صورتش میمالید که من دستگیرش کردم

راستش نمیدونستم چکار باید کنم . گیح شده بودم .

سریع بغلش کردم و بردمش حموم.

صورتش و دستش زود پاک شد ولی موهاشو ۵ یا ۶ بار شستم ولی موهاش کاملا بور شده بود. تارهای موهاش به هم چسبیده بود. خلاصه که موهاش پاک نشد و صدای گریه ناز پسر تا سر کوچه میرفت که تصمیم گرفتم بیخیال شم (کیان رضا حمام و خیلی دوست داره و از دوش گرفتن و آب بازی استقبال میکنه ولی از شستن سر بدش میاد حتی اگه آب و کف به چشمش نرسه)

خلاصه باباییهم اومد خونه و کلی از شیرین کاری پسرش ذوق کرده بود و حسابی ماچچش کرد

بعداز ظهر با پسری رفتیم حیاط و بازی کرد و اجازه دادم لباساشو خاکی و خیس کنه چون میخواستم دوباره ببرمش حموم

وقتی حسابی بازی کرد آوردمش حموم و سرشو یبار دیگه شستم که خوشبختانه اینبار موهاش تمیز شد چون من نگران بودم از اینهمه شامپو کردن موهاش و دیگه نمیخواستم یبار دیگه شامپو بزنم

درآخر هم گیر داده بود که شامپوشو با خودش بیاره بیرون که با مخالفت کاملا جدی من مواجه شد 

خدا میدونه باز چه فکری توی سرش بود

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)