، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

زندگی مامان و بابا

یازده ماهگی_خرید

1393/10/27 18:04
نویسنده : مامان کیان
87 بازدید
اشتراک گذاری

شهریور ماه جشن عروسی محمد و مرضیه جون بود و ما باید میرفتیم خرید

بنابراین با بارو بندیلی از وسایل کیان و کالسکه ایشون راهی تهران شدیم و رفتیم خونه خاله تا با افسانه جونم بریم خرید

بردن کالسکه به مراکز خرید کلی دردسر داشت ولی یه جاهایی بدردمون خورد .

خلاصه بعد از کلی گشتن چیزی پیدا نکردیم و شنبه افسانه مجبور بود بره سر کار بنابراین  رفتیم خونه میناجون . با مینا واسه عشقم کیان و خودم کلی خرید کردم . از همینجا از دخترخاله و دختر دایی مهربونم تشکر میکنم و میگم که خیلی دوسشون دارم.محبتبوس مخصوصا مینا با اینکه جشن داداشش بود خیلی واسم زحمت کشید.

اینم آقا کیان توی کالسکه که خوابش میومد ولی هرچی میخوابوندمش باز بلند میشد و اینجوری میخوابید.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)